خودمونی باهم
هرچی تودلم باشه اینجا میارم!!!!چون گوشی برای شنیدنش پیدانمیشه
سلام ب همگی! این وب یروزی قراربود برای کسی ساخته بشه ک فک میکردم لیاقتشو داره.کسی ک فک میکردم میشه ب عنوان ی تکیه گاه روش حساب کرد!!ولی،،،،اون تکیه گاه الان زندانه(!) حالا تصمیم گرفتم همین وبو ادامه بدم و داشته باشمش اما با ی محتوای دیگه!الان این وبو ادامه میدم ولی برای خودم!تموم نوشته هام واس دل خودمه نه مخاطب خاص! از همه کسایی هم ک بهم سرمیزنن و لطف دارن و نظر میدن از همینجا تشکر میکنم!!! پریا رفت! برای همیشه پریا با دل شکستش رفت!پریای زجرکشیده من رفت. پریای عزیزم.رفتی پیش مریم؟رفیقت رو خیلی دوست داشتی؟باشه؛قبول! ولی من چی؟تو که میدونستی من چقددوستت دارم؟ مادرت؟حامدبیچاره؟خواهرت؟ پریای نازنین من آروم بخواب! دیگه هیچ کسی نیست که تهدیدت کنه.دیگه هیچکسی نیست که درحقت نامردی کنه.دیگه هیچ رفیق نارفیقی نیست که ازپشت بهت خنجربزنه! آروم بخواب پری دوستداشتنی من! که دیگه دلت نیمه های شب بهونه اونی که به اجبار رهاش کردی رو نمیگیره! دیگه دلتنگی و بغضای روزانه واشکای نیمه های شب سراغت نمیان! آروم بخواب مهربون من! آروم بخواب؛فکر دل بیچاره من رو هم نکن! باورم نمیشه پری! خیلی وقت بودلبخند رو روی لبت ندیده بودم!ولی الان دیگه هیچوقت نمیبینمت! حتی اون چهره گرفته از دل پر غصتو! بخواب نازنین من؛آروووووووووووووووم بخواب! دست به وبلاگت نمیزنم عزیزمن!میخوام این یادگارت تاابدهمین شکلی بمونه:( لطفا برای نویسنده این وب،که برای همیشه ازپیشمون رفته فاتحه فراموش نشه! متشکرم! امشب ازهروقت دیگه ای بیشتر احساس تنهایی میکنم... تو میتونی بری،برای همیشه!!!!! چون تو حق انتخاب داری و مطمئنا منی ک جز دردسر چیزی برات نداشتم رو انتخاب نمیکنی!!!! همین!!!!!
یکی بود یکی نبود.یه روزی ی گوشه ای ازاین دنیا3تارفیق بودن ک همه جا و همه جوره باهم بودن.انگارقلباشون بهم زنجیرشده بود. مریم و ندا و پریا! یروزاین3تارفیق باهم قرارمیذارن تاابدباهم باشن.تااون ته ته ته! چندسالی ازاون قرارمیگذره ک مریم زیرقولش میزنه! نه ک بخوادزیرقولش بزنه ها،ی چیزی میشه ک نمیتونه بمونه سرعهدوپیمونش! می مونن ندا و پریا! پریاغصه میخوره ازرفتن مریم!ندا هم به ظاهر،همینطور!ولی ندابهش قول میده ک باهاش بمونه و مثل مریم تنهاش نذاره.اما ب سال نمیکشه ک ندا هم.... نداازپشت ب پریاخنجرمیزنه ومیره.پریا مات و مبهوت میمونه با ی علامت سوال ک تاابدبایدباخودش همراهش کنه.پریابایدتاابداین سوال روتوذهنش داشته باشه ک ندابخاطرکدوم خطای اون بهش خیانت کرد؟؟؟؟؟؟!!!!؟ حالاازاون3تارفیق،پریا تک وتنها مونده...پریای تنهای ما!!!!!پریامونده با ی دل پرازغصه! حالاپریا داره ب روزایی ک گذشت فکرمیکنه،ب رفاقتی ک بامریم داشت!آره!!پریاداره ب مریم فکرمیکنه....! پریاالان ک فکرمیکنه میبینه اتفاقا مریم سرقولش موند!مریم روی این حرفش بود ک هیچ چیزبجزمرگ نمیتونه اوناروازهم جداکنه. مریم میخواست سرقولش بمونه ولی چیزی ب اسم سرطان نذاشت!! پریاباخودش فکرمیکنه شایدسرطانم ب رفاقت اونا حسودیش میشد ک اینطور بیرحمانه ازهم جداشون کرد! ... آره مریمم!آره رفیق بامعرفت من!فردا دقیقا1سال میشه ک ازپیشم رفتی!مریم الان 1ساله ک تنهام گذاشتی.... 15دی!!! چه روزوحشتناکی بودمریم!!!! مریم بیا وبرای یک بارم شده ی نگاه ب این رفیقت بنداز ببین دیگه میشناسیش؟آخه ازنظرقیافه خیلی تغییرکرده!زخم خنجرهایی ک خورده بدجوری چهرشو خط خطی کرده! مریم عزیزم!بی نهایت دوستت دارم... لطفابرای شادی روح مریم،فاتحه فراموش نشه!ممنونم... شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره خدا میبینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو خدا میدونه تو قلبت .. چه اندازه تو غم داری خدا نزدیک قلب توست .. با یک آغوش وا کرده خدا رو میشه حسش کرد .. توی هر حالی که باشی
از چیزی ناراحتی ؟اونوقت آدم برگرده وبگه آره رفیق از همه چیز...
خدایا
امروز دلم را به تو میسپارم
دلی که همچون یک دفتر
پر است از غم.دلتنگی.گناه و آرزو
خدای من با دستان مهربانت قلمی به دست گیرو به لطف خود
پاک کن گناهانم را
خط بزن غم هایم را
تایید کن آرزوهایم را
و دلی رسم کن در دفتر دلم به بزرگی دریا
تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره
از اون بالا میاد پایین .. خدا میگیره دسِت رو
خدا میدونه تو دنیا .. چه چیزی رو تو کم داری
نذار پلکهاتو روی هم .. اگه قلبت پره درده
فقط باید تو با یادش .. توی هر لحظه همراشی
قالب رایگان وبلاگ پیجک دات نت |